news

گفتگو با دکتر پویان جدیدفرد، دندانپزشک، آهنگساز

By اکتبر 10, 2020 No Comments

در روزهای پایانی شهریور ۹۹ یک آلبوم تازه، با نوازندگی جمعی از  هنرمندان صاحب‌نام کشور، به بازار موسیقی ایران معرفی شد که نام یک دندان‌پزشک را بر پیشانی داشت؛ آلبوم “گُمار” مشتمل بر قطعاتی برای کوارتت زهی به آهنگسازی پویان جدیدفرد است. دکتر پویان جدیدفرد دندان‌پزشک و عضو هیات‌علمی دانشکده دندان‌پزشکی شهید بهشتی است.

دکتر پویان جدیدفرد زادۀ ۱۳۵۸ در رشت است. او مدرک دندانپزشکی عمومی و PhD سلامت دهان و دندانپزشکی اجتماعی را از دانشکده دندانپزشکی شهیدبهشتی گرفته و هم‌‌اکنون استادیار همین دانشکده است. او که از کودکی به موسیقی علاقه داشت، وقتی به تهران آمد نوازندگی را با آموختن ویولن کلاسیک نزد استاد ارسلان کامکار با دورنمای آهنگسازی آغاز کرد. آفرینش هنری همیشه برای او جذابیت ویژه‌ای داشت و درس‌های آهنگسازی را عمدتاً به شکل خودآموز فراگرفت. آلبوم “گُمار” که اواخر شهریور ۹۹ منتشر شد، دومین مجموعه‌ای است که این آهنگساز ضبط کرده و البته تنها مجموعه‌ای است که از او منتشر شده‌ است؛ اما او مجموعه‌های موسیقایی دیگری نیز نوشته که هنوز امکان ضبطشان را نیافته است.

به بهانه انتشار آلبوم گمار با دکتر پویان جدیدفرد به گفتگو نشستیم تا به‌ویژه با جنبه هنری زندگی او کمی بیشتر آشنا شویم. با ما همراه باشید.

دکتر پویان جدیدفردآقای دکتر جدیدفرد! ظاهراً شما بخش زیادی از آهنگسازی را به صورت خودجوش فراگرفته‌اید. به طور کلی روند آموزش موسیقی برای شما چگونه بود؟
پیش از هر چیز باید بگویم که من همیشه در این سال‌ها کوشیدم تا جای ممکن این دو حیطه فعالیتم را جدا از هم نگه دارم و از این رو، جز چند مورد استثنایی، بسیاری از همکاران و دوستان در محیط دندانپزشکی، چندان در جریان فعالیت‌های موسیقایی من نبوده‌اند. ولی شاید دیگر باید کمی از این حساسیتم کم کنم. در پاسخ به پرسشتان باید بگویم که من آموزش جدی موسیقی را زمانی که در تهران دندانپزشکی عمومی می‌خواندم، با آموزش ویولن کلاسیک نزد استاد ارسلان کامکار آغاز کردم؛ البته در آغاز شاید خیلی جدی نبود و هرچه گذشت جدی‌تر شد! سال آخر تحصیلم به مدت یک سال برای تئوری موسیقی و مقدمات هارمونی در خدمت استاد هوشنگ کامکار بودم. سپس از دانشگاه فارغ‌التحصیل شدم و به طرح و سربازی رفتم. همزمان نزد آقای شمس نیکنام سلفژ کار می‌کردم و مدتی هم عضو گروه کر ایشان بودم. بخش عمده درس‌های آهنگسازی را به‌طور خودآموز و از راه مطالعه آثار بزرگان داخلی و خارجی آموختم و از همان زمانِ سربازی، مشق‌های آهنگسازیم را آغاز کردم.

به غیر از مجموعه گمار که برای کوارتت زهی نوشته‌اید، آیا آلبوم‌های دیگری دارید؟
هفت سال پیش مجموعه آوازی را با سازهای ایرانی نوشتم و ضبط کردم؛ اما به دلیل خُلف وعده ناشر و در ادامه، شرایط نامطلوب نشر آثار موسیقی که اکنون بدتر هم شده منتشر نشد. دیگر تجربه‌هایم، چه بی‌کلام و چه با کلام از جنس آهنگسازی برای ارکستر سمفونیک بوده که با توجه به شرایط اقتصادی، در حال حاضر دورنمای روشنی برای ضبطشان نمی‌بینم. همین هم شد که برای اینکه از پسِ ضبط و انتشار کار بربیایم، تصمیم گرفتم مجموعه‌ای بنویسم که هم بی‌نیاز از خواننده باشد و هم با تعداد سازهای محدودی، بتوانم دست کم تا حدودی آنچه بلدم و ذهنیتم در آهنگسازی را پیاده کنم. لازم است یادآوری و تأکید کنم که کار با اینکه برای کوارتت زهی کلاسیک نوشته شده، کاملاً در چارچوب موسیقی دستگاهی ایرانی ست. شاید بد نباشد اشاره کنم که آهنگسازی این مجموعه اگر نگویم برایم دشوارتر از قطعات سمفونیک بوده، باید اعتراف کنم چالش‌های خاص خودش را داشت و تجربه ویژه‌ای بود.

آیا آهنگسازی برای سازبندی کوارتت زهی فقط به دلیل هزینه کمتر تولید آن بود؟
نه؛ من از آغاز دوست داشتم نخستین آلبومم، مجموعه‌ای بی‌کلام برای کوارتتی از سازهای آرشه‌ای ایرانی باشد؛ مثلاً دو کمانچه و کمانچه آلتو و قیچک باس. ولی آن ایده، یک جورهایی در خلال کارهای دیگر، به حاشیه رفت تا اینکه؛ چنانکه در یادداشت آلبوم هم نوشتم؛ دغدغه یادشده، باعث شد حدود دو سال پیش، دوباره در ذهنم پررنگ بشود. اما چون نوشتن برای سازهای ایرانی، ملاحظات و درنتیجه محدودیت‌هایی؛ به‌ویژه در اجرا؛ در پی دارد، تصمیم گرفتم برای سازبندی کلاسیک خانواده ویولن، کار را بنویسم تا خیلی دست و بالم بسته نباشد.

برای آینده هنری خود چه دورنمایی دارید؟ تصمیم ندارید مجموعه‌های دیگرتان را ضبط کنید؟
چند مجموعه آماده ضبط دارم که برای ارکستر سمفونیک با همراهی برخی سازهای ایرانی است که چنانکه گفتم ضبطشان، هزینه بسیار بالایی دارد؛ مگر اینکه حامی علاقه‌مندی پیدا شود. از جمله کارهایی که آماده ضبط دارم، مجموعه‌ای از چند ترانه سمفونیکِ کودکانه است که یکی دوتایشان هم موضوعِ سلامت دهان دارند. شعر یکی از آن‌ها از همکارم، علی دکتر کاظمیان است که سرآغازِ آن پروژه شد و اگر شرایط فراهم شود، دوست دارم زودتر ضبط و منتشر شوند. مجموعه بی‌کلام دیگری هم دارم که شامل دو سوییت سمفونی بر اساس نغمه‌های گیلکی هستند که سال‌ها پیش نوشتمشان و یکی از قطعات این آلبوم اخیر را هم از یکی از همان‌ها بیرون کشیدم و برای کوارتت تنظیم کردم تا اگر آن‌ها به سرانجامی نرسیدند، دست کم یادگاری از آن‌ها در این مجموعه باشد. یکی دو مجموعه هم برای ارکستر سمفونیک و آواز دارم که باید ببینیم چه برای آن‌ها پیش می‌آید. غیر از این‌ها، ایده‌های بسیاری برای کارهای تازه هست که امیدوارم بخت یاری کند و بتوانم دست کم برخی از آن‌ها را به سرانجام برسانم. به هر ترتیب، علاوه بر شرایط عمومی حاکم بر کشور، موسیقی و کار موسیقایی در ایران با چالش‌های جدی و بیشتری هم روبروست که عرصه را برای فعالیت تنگ‌تر کرده است. از سویی، کار هنری، اگر مجالی برای عرضه مناسب نیابد، دیر یا زود سبب بی‌انگیزگی برای هنرورز یا هنرمند خواهد شد.

شما که این‌قدر به موسیقی علاقه داشتید و دنیایتان با این هنر پیوند خورده، چرا دندانپزشک شدید؟
متاسفانه در ایران در دوران مدرسه، بچه‌ها با عرصه‌های گوناگون به‌ویژه هنر به اندازه کافی مواجهه داده نمی‌شوند و در نبودِ انگیزه‌های اصیل برای گزینش شغل و رشته که هماهنگ با روحیات و استعدادهای هر فرد باشد، انگیزه‌های اقتصادی و فشارهای اجتماعی نقش اصلی را بازی می‌کنند. البته گرچه امروزه ظاهراً و به‌ویژه در سطح خانواده‌ها این مواجهه بیشتر شده، ولی در، هنوز بر همان پاشنه پیشین می‌چرخد. من ۱۲ ترم، در نخستین جلسه کلاس با دانشجویان ترم یک، از آن‌ها می‌خواستم در معرفی خود به دلایل انتخاب رشته‌شان هم اشاره کنند و جالب اینکه قریب به اتفاقشان کم و بیش همان دلایلی را می‌گفتند که سال‌ها پیش مرا وارد این رشته کرد: طول دوره کوتاه‌تر و سختی‌های کمتر در مقایسه با آموزش پزشکی، امکان درآمدزایی بیشتر با مدرک عمومی و فشار یا تأثیر اطرافیان و جامعه و غیره. من در دوره پیش‌دانشگاهی، در کنار علاقه جدی به شعر و موسیقی، علاقه زیادی به ژنتیک پیدا کردم؛ اما شوربختانه، در مقطع دکترا، رشته‌ای برایش تعریف نشده بود که بتواند دستاویزی باشد برای کاهش فشارهای پیرامونی! اگر وارد آن مسیر می‌شدم احتمالاً داستان زندگی، به‌کلی چیز متفاوتی می‌شد. آن زمان، و هم هنوز، افق انتخاب رشته برای دانش‌آموزان علوم تجربی با پیشینه آموزشی خوب، به پزشکی و دندانپزشکی و داروسازی محدود بوده و هرچه این پیشینه تحصیلی آن‌ها ویژه‌تر باشد، آن فشارها هم بیشتر ست. با همه این‌ها و لحاظِ همه جوانب، اکنون گمان می‌کنم ۱۸سالگی برای سرِ پرسودای من زمان مناسبی برای چنان انتخابی نبود! به‌تازگی مقاله‌ای از من درباره ضرورت تغییر پارادایم و مسیر آموزش دندانپزشکی چاپ شده که در آن تماماً از سرِ دغدغه‌مندی و به‌گونه‌ای مستدل و در چند سطح بحث شده که در چارچوب مناسبات کنونی، هم به سود مردم و هم به سود صنف دندانپزشکی است که آموزش دندانپزشکی به عنوان تخصصی از پزشکی منظور شود. چنین مهمی اگر عملیاتی شود؛ که چند و چونش از دغدغه‌های کنونی من است؛ می‌تواند به نظرم برای این بحث انتخاب رشته هم، اقتضائات مثبتی به‌ویژه از منظر سرمایه انسانی جامعه داشته باشد.

آیا بُعدِ هنری دندانپزشکی برای شما به عنوان شخصی با نگاه هنری راضی‌کننده نبود؟
اگر بخواهم صریح باشم، طبعاً نه! البته می‌توان دندانپزشکی را جزو مشاغلی دانست که وجه هنری نسبتاً پررنگ‌تری دارند. من پیش از پذیرش در مقطع PhD، کار بالینی دندانپزشکی می‌کردم؛ ولی شخصاً اگر می‌خواستم به این کار ادامه دهم احتمالاً در یکی از تخصص‌های بالینی دندانپزشکی ادامه تحصیل می‌دادم. رشته دندانپزشکی اجتماعی و سلامت دهان را نخست به این دلیل برگزیدم که احساس می‌کردم امکان تأثیرگذاری بالقوه گسترده‌تری در مقایسه با طبابت بالینی دارد. آن زمان، احساس بود؛ اکنون ولی میدانم که چنین است. اگر هم بپرسید چرا چنین تأثیرگذاری چنانکه باید روی نداده، دلیل اصلی و نخستش نگرش کلان حاکم بر نهاد متولی است و سپس شاید عدم باورمندی کافی نزدِ دانش‌آموختگان این رشته به جایگاه مهمشان. با همین انگیزه از زمانی که روی پایان‌نامهPhD  خود کار می‌کردم، حیطه سیاست‌گذاری مبتنی بر شواهد و معطوف به ارتقای سلامت عمومی را به‌عنوان گرایش مطالعاتی اصلیم در پیش گرفته‌ام و خیلی خوش‌بینم که با کمک همکاران و نسل‌های جدید فارغ‌التحصیلان رشته بشود گام‌های مؤثری برای ارتقای جایگاه رشته و تحقق رسالت آن برداشت. شخصاً البته، دلیل دومم برای گزینش این رشته این بود که بهتر بتوانم میانِ آن با عرصه دیگر فعالیتم، تعادل برقرار کنم. هنوز و در چارچوب مقدورات و با وجود همه تبعیض‌ها دوام آورده‌ام‌؛ تا چه شود.

گرایش مطالعاتی و پژوهشی که من انتخاب کرده‌ام، سیاست‌گذاری مبتنی بر شواهد در حوزه سلامت دهان و دندان است که این موضوع در عناوین مقالاتی که تاکنون درباره تأمین مالی و بیمه دندانپزشکی، ارزیابی و سیاست‌گذاری فن‌آوری سلامت و تغییر پارادایم در آموزش دندانپزشکی نوشته‌ام آشکار است.

در پایان درباره راه‌های دسترسی و شنیدن آلبوم “گُمار” هم توضیح می‌دهید؟
راه‌های شنیدن موسیقی، امروزه خیلی متفاوت شده و نسخه‌های دیجیتال و بسترهای پخش آنلاین موسیقی (streaming) تا حد زیادی جای نسخه‌های فیزیکی مانند CD را گرفته‌اند و این روند ادامه دارد. سرویس‌های پخش آنلاین، اکنون ۸۵ درصد بازار موسیقی آمریکا را در دست دارند. با رایزنی‌هایی که داشتم، نقداً تمرکز بر انتشار دیجیتال آلبوم بوده و خوشبختانه آلبوم “گمار” هم‌اکنون در بیشتر پلتفرم‌های جهانی و معتبرِ پخش آنلاین و دانلود موسیقی مانند Spotify، Amazon Music و SoundCloud در دسترس است؛ به‌ویژه برای کسانی که به این شیوه گوش دادن به موسیقی گرایش دارند. البته برای دانلود در ایران، گمان می‌کنم بهترین گزینه همان Beeptunes باشد. من خودم شخصاً هنوز موسیقی‌های مورد علاقه‌ام را عمدتاً پس از تهیه نسخه دانلود، بدون هدفون و با یک پخش مناسب و در یک زمان مناسب که تمرکز دارم می‌شنوم و قطعات این آلبوم هم با چنین ذهنیتی نوشته شدند که سرِ فرصت و با تمرکز شنیده شوند.

در روزهای پایانی شهریور ۹۹ یک آلبوم تازه، با نوازندگی جمعی از  هنرمندان صاحب‌نام کشور، به بازار موسیقی ایران معرفی شد که نام یک دندان‌پزشک را بر پیشانی داشت؛ آلبوم “گُمار” مشتمل بر قطعاتی برای کوارتت زهی به آهنگسازی پویان جدیدفرد است. دکتر پویان جدیدفرد دندان‌پزشک و عضو هیات‌علمی دانشکده دندان‌پزشکی شهید بهشتی است. دکتر …