
“ره صدساله را نمیتوان یکشبه رفت و دندانپزشکان جوان نباید خودشان را با دندانپزشک پیشکسوتی که درآمد بالایی دارد مقایسه کنند؛ چرا که او هم در این مسیر سختیهای زیادی کشیده است”
“درحالی که در گروههای مجازی همه منتقد هستند؛ اما پای عمل که میرسد حتی گاهی رأی هم نمیدهند”
دکتر کاوه فلک افلاکی یکی از دندان پزشکان پیشکسوت و شناخته شده شهر اراک است که نامش فراتر از یک دندان پزشک در شهر اراک و استان مرکزی شنیده میشود. او در کنار پایهگذاری و مدیریت اولین مرکز درمانی شبانهروزی خصوصی دندانپزشکی، نمایندگی در هیات مدیره سازمان نظامپزشکی، در حوزه سیاست هم سابقه دیرینی دارند و سه سال پیش در انتخابات شورای شهر اراک توانست رای اول را کسب کند و در سالهای اول و دوم فعالیت شورای شهر ریاست آن را عهدهدار باشد.
با دکتر افلاکی گفتگوی کوتاهی داشتیم تا از تجربه ورود یک دندانپزشک به حوزه سیاست و ریاست سازمان نظامپزشکی بشنویم و از تجربهاش در حوزه مدیریتی دندانپزشکی و اداره یک کلینیک دندانپزشکی و توصیههایی که برای دندانپزشکان جوان دارد.
گفتگوی قدیمی دندانه با دکتر کاوه فلک افلاکی را اینجا بخوانید
– آقای دکتر افلاکی! چه چیزی به شما به عنوان یک دندانپزشک انگیزه میدهد خود را درگیر این فعالیتهای پرچالش صنفی و سیاسی و اجتماعی و شهری کنید؟
شاید علت علاقه من به فعالیتهای اجتماعی را بتوان درک کردن انقلاب و جنگ در دوران نوجوانی دانست. این موضوع سبب شد افرادی که همسن من هستند دغدغه اجتماعی داشته باشند. من بهشخصه از همان دوران دبیرستان همیشه به فعالیتهای صنفی علاقهمند بودم.
– در طی سالهای اخیر که درگیر فعالیت در شورای شهر و انجمن دندانپزشکی استان خود هستید، چقدر فرصت برای کار درمانی دندانپزشکی دارید؟
زمانی که عضو هیات مدیره انجمن دندانپزشکی بودم به مدیریت کلینیک هم میرسیدم؛ اما در چهار سال اخیر که در شورای شهر فعالیت پیدا کردم چون مشغلههای زیادی دارد، اداره کلینیک را به گروه دیگری سپردم که کارمند من به شمار میروند و خودم فرصت بیمار دیدن ندارم. بنابراین بخش زیادی از درآمدم را از دست دادم؛ چرا که پیش از این خودم مدیر کلینیک بودم و در آن حضور داشتم.
در حالی که شورا نه تنها برای من منبع درآمد خاصی به شمار نمیرفت؛ بلکه گاهی برای رسیدگی به برخی مشکلات در آن هزینه هم میکردم.
– راندمان کار دوره جاری شورای شهر اراک را چگونه میبینید؟
اگرچه این دوره از شورای شهر اراک که دوره پنجم است، یکی از موفقترین دورهها است؛ باید بگویم از حضورم در آن چندان راضی نیستم. زمانی که ما کار را در دست گرفتیم، پروژههای نیمهکاره زیادی در شهر وجود داشت و شهرداری اراک به بانکها مقروض بود. کاری که ما انجام دادیم این بود که درصد عوارض آلودگی هوا که به کارخانهها تعلق میگیرد را با پیگیری شورا و استاندار بین شهرهای مختلف تغییر دادیم و درآمد شهرداری اراک ۲ برابر و نیم شد. در نتیجه شهرداری توانست چند پروژه بزرگ و تقاطع غیر همسطح را به انجام برساند و شکل اراک را تغییر دهد؛ اما انتظاری که شخص من داشتم این بود که کارهای بزرگتری انجام دهیم و در شهر اتفاقات بهتری بیفتد؛ اما متأسفانه به دلیل تحریمها و فشارهای اقتصادی موجود، ایجاد احساس رضایت برای مردم خیلی کار سختی شده است. به شخصه انتظار داشتم مردم شهر خودم را شادابتر ببینم و رضایتمندی بیشتر و شهر توسعهیافتهتری ایجاد کنیم؛ اما با این وجود که از خدمات شهری بهتری استفاده میکنند این امر محقق نشد.
دلیل دیگر هم مسائل سیاسی است. شورای شهر اصلاً جای کار سیاسی نیست و به اعتقاد من افرادی که در آن حضور پیدا میکنند باید از نظر مالی متمول باشند. ممکن است افرادی که در شورا حضور پیدا میکنند بیشتر از منافع شهر و شهروندان به دنبال اهداف شخصی بیایند که مشکلات زیادی ایجاد میکند.
در حال حاضر احساسم این است که ظاهراً نمیشود در شرایطی که فشارهای سیاسی تحمیلی بر شورا اجازه نمیدهند از اختیارات قانونی خود استفاده کند، کار خاصی انجام داد. چرا که تعدادی از نهادها و ارگانها با آن موازی کاری میکنند. دلیل این اتفاق هم این است که بین تصویب قانون شورا تا زمان آغاز به کار آن فاصله زمانی وجود داشت. مجلس قانون شوراها را اواخر دهه ۵۰ تصویب کرد؛ اما آغاز به کار آنها در دولت آقای خاتمی بود و در این مدت وظایف آن را نهادهای دیگر مثل استانداری و اداره مسکن و شهرسازی بر عهده گرفتند و بعد هم این وظایف به شورا بازنگشت. این نهادها در حال حاضر شورا را رقیب خود میبینند و با آن مقاومت و موازی کاری میکنند.
برای مثال بر اساس قانون، شوراهای شهر متولی ارتقاء سلامت شهروندان هستند؛ اما در ستاد ملی یا استانی کرونا از شورای شهر عضوی وجود ندارد. در کل شورا حضور و نقشی در مهمترین نهادهایی که برای شهر تصمیم میگیرند ندارد و در عین حال که اجازه نمیدهند از اختیارات قانونی خود استفاده کند، باید به مردم پاسخگو باشد. در این دوره از فعالیت ما هم اقشار مختلف جامعه همیشه به شورای شهر اراک مراجعه میکردند و از ما میخواستند کارهایی انجام دهیم که تصمیمات آن در جای دیگر گرفته میشد. باید بگویم اگر قانون واقعاً اجرا میشد، شورا میتوانست از این خیلی موفقتر عمل کند.
– بهطور مشخص خواهان انجام چه اقداماتی در شورای شهر بودید که نشد؟
یکی از اقداماتی که خواهان انجامش بودم، انتخاب یک شخص تحصیلکرده و جوان بهعنوان شهردار بود که شخص من به انتخاب ایشان اصرار زیادی داشتم؛ چرا که معتقد بودم دارای صلاحیت کافی هستند. نتیجه این شد که در عوض این اصرار، نیروهای قضایی به کلینیک من ریختند و با بیانصافی به من اتهام زدند که قاچاقچی هستم. این در حالی است که برائت من از همه این اتهامات ثابت شد. در حالی که دلیل این اقدامات این بود که من بر حق قانونی شورا برای انتخاب شهردار تأکید کرده بودم و میخواستم خودمان شهردار را انتخاب کنیم و تابع نظر دیگران نباشیم. در نهایت هم فردی که مد نظر ما بود را رد صلاحیت و حق انتخاب ما را محدود کردند.
باید بگویم تا زمانی که مدیریت واحد شهری نداریم که خودش کارها را پیش ببرد و خودش هم پاسخگو باشد مشکلات ما بر جای خواهد ماند. چرا که سایر نهادها که مسئولیت دیگری دارند در امور شورا مداخله میکنند و به جای آن تصمیم میگیرند. تمام اینها سبب شده است تصمیم بگیرم در دوره بعدی کاندید نشوم. این در حالی است که نسبت به سال اول تجربیات زیادی کسب کرده و مطالعات زیادی کردهام.
موضوع دیگر یک مسئله فرهنگی است که هنوز یاد نگرفتهایم به نظرات یکدیگر احترام بگذاریم و یکدیگر را تحمل کنیم. در شرایطی که افراد انرژی خود را بر روی تخریب دیگران میگذارند، فضای خوبی برای فعالیت اجتماعی یا کار سیاسی وجود ندارد و در نهایت باید بگویم از برایند اینکه کلینیک را کنار گذاشته و به شورا پرداختم راضی نیستم چون نتیجهای که میخواستم از آن نگرفتم.
– آیا به این دلیل که بهعنوان یک دندانپزشک ریاست شورای شهر را بر عهده داشتید با واکنشهای منفی مواجه شدید؟
اعضاء شورای شهر در رشتههای مختلف تحصیلکرده و شغلهای مختلف دارند و در اصل نماینده مشاغل مختلف هستند؛ اما دغدغههای اجتماعی دارند. در ضمن باید اهل مشورت کردن و تصمیمگیری کارشناسانه هم باشند. مردم ما این را متوجه هستند که یک دندانپزشک که احساس مسئولیت اجتماعی دارد میتواند رئیس شورای شهر هم باشد. موضوع این است که شخص باید توانایی فعالیتهای اجتماعی را داشته باشد و مردم عملکرد او را قضاوت میکنند و بر این اساس به او رأی میدهند. اعتراضات زمانی پیش میآید که شخص نتواند وظایف خود را درست انجام بدهد و آن زمان است که ممکن است مردم بگویند یک دندانپزشک چرا باید در این سمت قرار بگیرد.
– بهعنوان یک دندانپزشک که هم سالهاست رییس انجمن دندانپزشکی استان است و هم مالک یک کلینیک دندانپزشکی، وضعیت این حرفه را چگونه میبینید؟
چند دهه است در وزارت بهداشت کشور ما جریان ضد دندانپزشکی آغاز شده است که اعتقاد آن این است که دندانپزشکان نسبت به پزشکان زحمت کمتری میکشند و درآمد خیلی زیادی دارند. البته اینکه درآمد دندانپزشکان در تمام دنیا خوب است درست است؛ اما در ایران جریانی برای پایین آوردن درآمد آنها از چند سال پیش شروع شد. گذشته از هجمههایی که علیه گروه پزشکی ایجاد شد، بدترین سیاستگذاری که اتفاق افتاد، زیاد شدن بیحسابوکتاب دانشکدههای دندانپزشکی با هدف افزایش سرانه دندانپزشک بود. این کار با این هدف انجام شد که رقابت دندانپزشکان افزایش یابد و تعرفه کمتری دریافت کنند در حالی که راهکار آن توانمندسازی بیمههاست.
به یاد دارم اوایل دهه ۸۰ مجوز گرفتن برای دانشکده دندانپزشکی چقدر کار سختی بود؛ اما به یک باره اواسط دهه هشتاد دانشکدهها را بدون داشتن هیات علمی کافی و زیرساخت مناسب چند برابر کردند. نتیجه این میشود که دندانپزشک باسواد از این دانشکدهها فارغالتحصیل نمیشود و وقتی وارد باز کار میشوند خودشان را با پیشکسوتها مقایسه میکنند و رقابت ناسالم ایجاد میشود. مردم هم فکر میکنند ما دندانپزشکان قشر بیدرد جامعه هستیم.
یکی دیگر از دلایل شرایط موجود این است که در کل دندانپزشکان چندان تشکلپذیر نیستند و روحیه کار انفرادی دارند. وقتی هم هرچه فشار زیاد میشود ما در جواب لبخند میزنیم، چیزی تغییر نمیکند؛ مگر اینکه روزی باور کنیم شرایط ما بحرانی است. در حالی که اصناف دیگر از طریق اتحادیه مشکلات خود را حل میکنند و ما هم باید با اتحاد از حقوق خود دفاع کنیم. اگر از وضعیت دندانپزشکی بپرسید باید بگویم امروز دغدغه ما در کیلینک این است که با این هزینههای نجومی راندمان کار منفی نشود.
– بهعنوان شخصی که عنوان «کارآفرین نمونه» را از آن خود کرده است، اگر بخواهید به جوانان بگویید در حرفه دندانپزشکی و امور صنفی و اجتماعی چگونه عمل کنند، توصیه شما چیست؟
اگر زمان به عقب برگردد حتماً دوباره کلینیک و انجمن دندانپزشکی شعبه استان مرکزی را تأسیس میکنم؛ اما در شورای شهر عضو نمیشوم؛ چرا که به خاطر موانع موجود که ذکر کردم کارایی مورد انتظارم را نداشتم.
تجربه کاری من در زمینه درمانی این است که باید اصل را بر مردمداری و برخورد با حوصله با مردم گذاشت. بیماران، دندانپزشکی را میخواهند که برای آنها وقت بگذارد و به حرف آنها گوش بدهد. اگر نام دندانپزشک به خوبی نزد مردم شناخته شود هیچ تخریبی کارساز نخواهد بود؛ اما اگر از ابتدا مبنا را فقط بر کسب درآمد بیشتر بگذارد و در معاینه وقت و دقت کافی به خرج ندهد در ذهن مردم به عنوان یک دندانپزشک خوب جا نمیافتد و بعد از مدتی هر کاری انجام دهد نمیتواند این ذهنیت را پاک کند.
موضوع دیگر این است که ره صدساله را نمیتوان یکشبه رفت و دندانپزشکان جوان نباید خودشان را با دندانپزشکی که درآمد بالایی دارد مقایسه کنند؛ چرا که او هم در این مسیر سختیهای زیادی کشیده است.
در نهایت دندانپزشکان باید بدانند در شرایطی که درگیر مشکلات زیادی هستند بدون تشکل داشتن نمیتوانند به جایی برسند. این در حالی است که همکاران ما در این زمینه کمکار هستند. برای مثال ما در آخرین انتخابات جامعه دندانپزشکی شعبه استان مرکزی بعد از چهل و پنج روز اطلاعرسانی حتی نتوانستیم تعداد کاندیدها را به حدنصاب برسانیم که در نهایت به شخصه با افراد تماس گرفتیم تا آنها را تشویق به کاندید شدن کنیم. ما میبینیم درحالی که در گروههای مجازی همه منتقد هستند؛ اما پای عمل که میرسد حتی گاهی رأی هم نمیدهند.
دندانپزشکی در همه جای دنیا رشته خوبی است و میتواند درآمد خوبی داشته باشد. به شرط اینکه پای حقوق خود بایستیم؛ چرا که مشکلات دهان و دندان مردم فقط نباید بر روی شانههای دندانپزشکان باشد. بلکه دولت هم باید کمک کند و اگر نمایندگان دندانپزشکان در نهادهای صنفی حمایت همکاران خود را داشته باشند بهتر میتوانند حرف خود را بزنند.
“ره صدساله را نمیتوان یکشبه رفت و دندانپزشکان جوان نباید خودشان را با دندانپزشک پیشکسوتی که درآمد بالایی دارد مقایسه کنند؛ چرا که او هم در این مسیر سختیهای زیادی کشیده است” “درحالی که در گروههای مجازی همه منتقد هستند؛ اما پای عمل که میرسد حتی گاهی رأی هم نمیدهند” دکتر کاوه فلک افلاکی …