

باورهای شما درباره دندانپزشکی چیست و چه تأثیری بر شما دارد؟ جِین للین، دندانپزشک و مربی بینالمللی کسب و کار، در یادداشتی در پایگاه خبری دنتیستری، درباره این موضوع بحث میکند که باورهای اشتباه که در ناخودآگاه دندانپزشکها شکل گرفتهاند چگونه در دوران رکود سلامت ذهن و ایمنی کاری آنها را تهدید میکنند. این یادداشت را در ادامه میخوانید.
ما از ماه مارس گذشته تا به حال اوقات جالبی را سپری میکنیم. حالا که این سطور را میخوانید، هیچ یک نمیدانیم اوضاع چگونه پیش خواهد رفت و چه پیش خواهد آمد. کنارهگیری از دندانپزشکی و قرنطینه، بر بسیاری از دندانپزشکان آثار مخربی داشته است.
برخی نسبت به اینکه آیا این حرفه را ادامه بدهند یا نه دچار شک شدهاند؛ اما برخی دیگر در مورد هویت و کیستی خود دچار تردید هستند. در برخی از موارد سؤال: «من بدون دندانپزشکی چه کسی هستم؟» به هویت اشخاص آسیب زده است.
شاید باور کردنش سخت باشد که مراجعی را دیدهام که چون نمیتوانست مانند گذشته دندانپزشکی کند به طور جدی به خودکشی فکر میکرد. چرا که بدون دندانپزشکی یا بدون داشتن چشماندازی نسبت به این حرفه، هیچ ذهنیتی نسبت آنچه هست و هدفی که از زندگی دارد نداشت.
سطح اهداف
آیا دندانپزشکی برای شما یک مهارت است یا هویت شما را تشکیل میدهد؟ آیا یک کار است یا یک هدف؟ شما «کار دندانپزشکی میکنید» یا اینکه «دندانپزشک هستید»؟
در این دوران، من متوجه شدهام مراجعینی که دندانپزشکی را هویت یا هدف زندگی خود تلقی میکنند، نسبت به افرادی که این حرفه را یک مهارت میبینند ماههای گذشته را دشوارتر یافته و بیشتر احساس سردرگمی کردهاند.
اگر باور شما بیش از اینکه «من کار دندانپزشکی انجام میدهم» این است که «من یک دندانپزشک هستم»، فکر میکنید زندگی با شما برای خانوادهتان چقدر سخت است؟
داستانی از یکی دیگر از مراجعانم میگویم. او که مدیر کلینیک دندانپزشکی بود، کارکنان را به مرخصی فرستاده بود؛ اما با این حال هنوز انتظار داشت آنها شب و روز گوش به زنگ تماس و ایمیلهای او باشند. این دندانپزشک هفت روز هفته در مطب بود و به کارکنان خود اجازه نمیداد آنها بیماران را غربالگری کنند و خودش این کار را انجام میداد. اگر هم به این کار مشغول نبود، در وبینارها شرکت میکرد و هر لحظه از هر روز او با دندانپزشکی پر شده بود.
باورها
در مقابل، به نظر میرسد افرادی که باور آنها این است که: «من کار دندانپزشکی انجام میدهم.» راحتتر میتوانند آنچه را که باید، انجام دهند و در زمان مقتضی کنار بکشند و کار را تعطیل کنند؛ اما اجازه دهید به صراحت بگویم اینجا موضوع درست بودن یک باور و نادرست بودن باور دیگر نیست. بلکه میخواهم از شما بپرسم چه باوری دارید و آیا این باور در خدمت شماست یا خیر؟
باورها به راستی قدرتمند هستند. آنها به طور ناخودآگاه ذهن و حرکات شما را کنترل میکنند و ممکن است در خدمت یا خیانت شما باشند. بنابراین باید ببینید نسبت به دندانپزشکی چه باورهایی دارید و اگر در خدمت شما هستند آنها را نگه دارید و تقویت کنید و اگر دریافتید باورهایتان به شما آسیب میزنند یا مانعتان میشوند، از شما دعوت میکنم با شخصی باتجربه کار کنید و آنها را به باورهایی حمایتگر تغییر دهید.
من در این مدت با دندانپزشکان بسیاری ملاقات کردهام که باورهای تخریبکنندهای مانند اینها داشتهاند:
- اصلاً از اول نباید دندانپزشک میشدم؛
- باید به دنبال یک حرفه جدید باشم؛
- من نمیتوانم اندو انجام دهم؛
- من هیچوقت نمیتوانم به اندازه کافی خوب باشم؛
- دندانپزشکی یک حرفه خطرناک و پرریسک است. میخواهم آن را ترک کنم.
یک باور، ساختاری کاملاً مشخص دارد. زمانی که شخصی به من مراجعه میکند، ساختار را بررسی میکنیم و پیشفرضها را به چالش میکشیم تا شخص بتواند باور خود را بازآفرینی کند. به این مثالها دقت کنید:
اگر به این سه مثال دقت کنید میتوانید ببینید بیش از آنکه یک باور عمده باشند، تنها در بخش پایانی خود حاوی یک معنا و منظور هستند. عبارات اینچنینی اغلب در نقاب یک باور عمده رخ مینمایند و این دلیلی بر آن است که باید به چالش کشیده شوند.
وقتی به ساختار این باورها نگاه میکنید آیا هدف آنها را معتبر میبینید؟ فکر میکنید به جای دلایل و نتایجی که در اینجا ذکر شده است، چه جملات مناسبتری میتوان به کار برد؟ خوشبختانه در این سه مثال مراجعان ما دریافتند معنایی که در نهایت خلق کرده بودند مخرب است و تصمیم گرفتند تعبیر دیگری از دلایل و نتایج به کار برند.
بنابراین جملهی «اصلاً از اول نباید دندانپزشک میشدم.» به جملهی «من علاقه زیادی به کمک به بیمارانم دارم و تنها زمانی میتوانم به آنان خدمت ارائه کنم که تعداد بیمارانی که روزانه میبینم را کاهش دهم.»
جملهی «من نمیتوانم اندو انجام دهم.» به جملهی «من در زمینه اندو مهارت، دانش و تجربه محدودی دارم و با دورههای عملی قبل از اندو کردن دندانهای مولار بیشتر آنها را به دست خواهم آورد.»
و جملهی «دندانپزشکی یک حرفه خطرناک است. میخواهم آن را ترک کنم.» به جملهی «تا زمانی که به بیمارانم فرصت کافی میدهم تا نتایج مطلوب، ترسها، زمانبندی و تعهدات مالی خود را شرح دهند و به خودم فرصت کافی میدهم تا برای کار دندانپزشکی خوب و برقراری ارتباط با بیمارانم برنامهریزی کنم و آموزش ببینم و رویکردی بیمار محور داشته باشم تا بیماران بتوانند بهترین تصمیمات را بگیرند دندانپزشکی یک کار ایمن و پاداش دهنده است.» تغییر کرد.
زمانی که شما به همراه یک مربی آموزش دیده، ساختار باورهای ناخودآگاه خود را بگشایید و آنها را به چالش بکشید، خواهید دید چه مفاهیم جدیدی میتوانید خلق کنید تا به شکل مؤثرتری از شما حمایت کنند.
باورهای شما درباره دندانپزشکی چیست و چه تأثیری بر شما دارد؟ جِین للین، دندانپزشک و مربی بینالمللی کسب و کار، در یادداشتی در پایگاه خبری دنتیستری، درباره این موضوع بحث میکند که باورهای اشتباه که در ناخودآگاه دندانپزشکها شکل گرفتهاند چگونه در دوران رکود سلامت ذهن و ایمنی کاری آنها را تهدید میکنند. این یادداشت …