کتاب صد روایت کوتاه از دندانپزشکی در تاریخ ایران دومین اثر دکتر سعید میرسعیدی، دندانپزشک و پژوهشگر تاریخ است. مجموعه مقالات نویسنده در نشریات مختلف نیز به شکل کتابی به نام “دندان پزشکی به روایت تاریخ ایران” در سالهای گذشته منتشر شده است.
نویسنده تلاش دارد جستجوی تاریخ دندانپزشکی در میان منابع تاریخ عمومی بیشتر و نگاه به دندانپزشکی در حوزه تاریخ پزشکی جدی تر باشد.
آنچه میخوانید یکی از روایتهای این کتاب است:
دلاک دندانکش دوره قاجار
دندانسازی در ایران هیچ نبود. اطباء و جراحها به معالجه لثه میپرداختند و اگر حاجتی به دندانکشی پیدا میشد، به دستور طبیب سلمانیها به این کار میپرداختند. ناصرالدینشاه در سفر دوم خود به فرنگ یک نفر دندانساز هم به ایران آورد و بعد از چندی دکتر هبنت جانشین او شد ولی عامه مردم هنوز به گذاشتن دندان عاریه عادت نداشتند و حتی از اعیان هم کسی رجوعی به این دکتر نمی کرد. سلمانیها همچنان به دندانکشی خود مشغول و با کلبتینهای ساخت اصفهان کار خود را بدون هیچ تزریق انجام میدادند و بعضی از آنها واقعاً زبردست بودند.
در سی سال قبل که دندانساز زیاد و کمتر کسی از شهریها برای دندانکشی به سلمانی رجوع میکرد، وقتی برای سرکشی به علاقه ساوجبلاغ رفتم، ده بیست روزی آنجا ماندم، دندانهای من پیوره داشت و دکتر استمپ آلمانی دکتر دندان من بود و مثل تمام مبتلایان به این مرض هرچندی یکبار یکی از دندانهای من با کلبتین فرنگی و تزریق قبلی شهید میشد.
در مدت اقامت ده، نوبت به دندان عقل من رسیده و خیلی عذابم می داد. یک شب تا صبح نخوابیدم، صبح گفتم اسبها را حاضر کردند که فقط برای همین عمل یک شب در راه بخوابم و به شهر بیایم و خود را از درد خلاص کنم. رحمن نام دلاک ده که گاوبندی هم داشت، نمیدانم برای چه کار زراعتی آمده بود مباشر را ملاقات کند شنید که من برای کشیدن دندان میخواهم به شهر بروم به منزلش مراجعت کرد و کلبتین خود را برداشت و آمد. یکی توی اطاق آمده گفت رحمن کاری دارد گفتم بیاید. از در وارد شد در حالی که کلبتین خود را در دست داشت گفت شنیدهام برای کشیدن دندان میخواهید به شهر بروید، من در این کار مهارت زیادی دارم. من ابتدا خیلی انکار کردم و گفتم دندان آخری است و خیلی مشکل است گفت برعکس این دندان دو ریشه بیشتر ندارد و چون دندان بیکارهایست خیلی محکم هم نیست. همین چند کلمه حرف منطقی و قوت نفس و اعتماد به عملی که جوان سلمانی دهاتی از خود ظاهر ساخت و اصراری که کرد اعتماد در من ایجاد نمود. لگن آوردند به مجرد گشودن دهان به فاصله نیم دقیقه دندان با دو ریشه کامل آن میان لگن بود. معهذا تصدیق میکنم این کار من تهور بیموردی بوده است که صد تا یکی درست از آب بیرون نمیآید.
شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، عبدالله مستوفی، انتشارات زوار، چاپ ششم، ۱۳۸۸، جلد یک، صفحه ۵۲۹
کتاب صد روایت کوتاه از دندانپزشکی در تاریخ ایران دومین اثر دکتر سعید میرسعیدی، دندانپزشک و پژوهشگر تاریخ است. مجموعه مقالات نویسنده در نشریات مختلف نیز به شکل کتابی به نام “دندان پزشکی به روایت تاریخ ایران” در سالهای گذشته منتشر شده است. نویسنده تلاش دارد جستجوی تاریخ دندانپزشکی در میان منابع تاریخ عمومی بیشتر …